غدیر است...

پنج شنبه 9 مهر 1394
ن : راحیل

غدیر است...

 

غدیر است...

آسمانیان، همه جا را آذین بسته‌اند؛ ملائک، بال‌های خود را بر زمین گسترده‌اند.

انبیاء، اولیاء، خاصان... همه آمده‌اند. تمام هستی در سکوتی عجیب فرو رفته‌اند و چشم‌هایشان به جایی خیره شده؛

گویا می‌خواهند قامت حق را به شهود بنشینند که این‌گونه حیران‌اند.

چه ولوله‌ای برپاست؛ و غدیر، چه فخری بر عالمیان می‌فروشد که گل سرسبد هستی را در آغوش گرفته.

آری؛ او امام غدیر است که این‌چنین همه را مبهوت خود کرده.

چنان عظمتی دارد که زمین و زمان در مقابلش خاضع شده‌اند.

چقدر برایم آشناست؛ گویا سال‌هاست او را می‌شناسم و بر تمام وجودم احاطه دارد.

رسول(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) دست او را به بلندای آسمان، بالا می‌برد و می‌گوید: هرکه می‌خواهد راه آسمان را برگیرد و به خدا برسد، باید با علی(علیه‌السلام) حرکت کند.

اولین کسی که دست در دست ولایت گذاشته، خودِ اوست. گویا می‌خواهد بگوید:

هرکس با علی(علیه‌السلام) است، با من است و هرکس غیر علی(علیه‌السلام) را برگیرد، رو به ضلالت می‌رود.

همه به بیعت، گرد او جمع شده‌اند.

شرم، تمام وجودم را فرامی‌گیرد.

آیا با این همه آلودگی، مرا نیز خواهد پذیرفت؟

و گویا کسی در گوشم زمزمه می‌کند:

آری، فقط کافی است با دل بیایی؛ او پدری دلسوز است، منتظرت مانده؛ شک نکن، برو...

ناگاه حرارت عشق، تمام وجودم را در بر می‌گیرد و با یقین و اخلاص به سویش قدم برمی‌دارم.

دست دلم را در دست ولایی‌اش می‌نهم و آن‌گاه به آرامش می‌رسم.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: برچسب‌ها: غدیر, متن زیبا,